گزارش مراسم اختتامیهی چهارمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو
«در ستایش شاعری که از یأس نسرود»
«در ستایش شاعری که از یأس نسرود»
مراسم چهارمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو در نود و سومین سالروز تولد شاعر، چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی برگزار شد.
به گزارش ستاد خبری چهارمین دورهی جایزهی شعر شاملو در این مراسم مجموعه شعر «خط سیاه، متروی لندن» سرودهی علیرضا آبیز توانست عنوان برگزیدهی این جایزه را کسب کند.
محمدرضا پارسایار، کاظم سادات اشکوری، عبدالله کوثری و محمود نیکبخت اعضای هیأت داوران مرحله دوم چهارمین دوره جایزه شعر احمد شاملو بودند که هیچکدام به دلیل دوری راه امکان حضور در این مراسم را نیافتند.
بکی از سخنرانان مراسم بابک احمدی بود، او ضمن اشاره به این نکته که جایزهی شعر احمد شاملو در وضعیت تلخ اجتماعی امروز، به ما میگوید شعر هنوز وجود دارد، گفت: ما در طول تاریخ اغلب با شعر هویت خودمان را پیدا کردهایم و حالا در زندگی اجتماعیمان شعر جایی ندارد؛ اگرچه شاعران هستند، شاعران جوانی که به سبکهای مختلف شعر میگویند و شعرهایشان به گوش عده محدودی میرسد.
او افزود: برخی از ناقدان و نظریهپردازان ادبی معتقدند ما با بحران شعر روبهرو هستیم. من باور ندارم. ما با بحران بزرگتری روبهرو هستیم؛ جامعهای که شعر را پس میزند. برای همین احمد شاملو، شاعر بزرگ و ملیمان برای ما خیلی اهمیت دارد و گرد هم آمدهایم تا بگوییم که چه قدر مدیون زندگی فرهنگی و بیش از همه مدیون شعرهایش هستیم.
این نویسنده با اشاره به سالروز تولد رضا براهنی گفت: امروز تولد شاعر دیگری نیز هست؛ رضا براهنی که خیلی از ما دور شده و شاید دیگر ما را نشناسد؛ شاید نداند اهل کجاست. اما او هم مثل خیلی از بزرگان آن دوره ما را ساخت.
احمدی با بیان این که بیشتر کتابهایی که در سالهای اخیر دربارهی شاملو نوشته شده، به این محیط فرهنگی یعنی وطن او میپردازد، تصریح کرد: اما شاملو شهروند جهان بود. این موضوع هم در شعرهایش هست، هم در گفتگوهایش. او در معیار شعر جهانی نیز شاعر بزرگی است و به گمان من چهار شاعر در قرن بیستم به هم خیلی شبیهند؛ چهار شاعر از چهار کشور و چهار زبان و موقعیت تاریخی مختلف.
این پژوهشگر از پابلو نرودا، شاعر شیلیایی به عنوان اولین شاعری یاد کرد که بخش زیادی از زندگیاش را کمونیست بود و بعد از کودتای پینوشه به قتل رسید.
احمدی افزود: لوئی آراگون، شاعر فرانسوی شاعر بعدی است، شاعری که ابتدا سورئالیست بود بعد به کمونیسم پیوست و شعرهای اجتماعی سیاسی بسیاری برای جنبش مقاومت سرود، ضمن این که زیباترین شعرهای تغزلی فرانسه قرن بیستم نیز سروده اوست.
این مترجم همچنین از ناظم حکمت، شاعر اهل ترکیه به عنوان سومین شاعر این فهرست نام برد؛ شاعری که سالهای طولانی از زندگیاش در زندان گذشت و به زبان ترکی شعر میگفت و این زبان را چندان غنی کرد و شعرش چندان به زبان مردم نزدیک بود که مردمان روستاها شعرهایش را میخواندند و گمان میکردند این شعرها از نسلهای قبل به آنها رسیده است.
او افزود: و دیگری شاملوست. هیچ شاعری از نیما به بعد حتا در سدههای دورتر، به اندازهی شاملو وسعت زبان فارسی را نمیشناخت. کافی است کتاب کوچه را بخوانید، یا واژههایی که در شعرش به کار برده است و مهمتر از همه، به این توجه کنید که چه گونه این زبان را غنی کرد. چه گونه ساختار دستوری تازهای در شعر به کار برد و ترکیبات تازه ساخت و چه دانش عظیمی از ادبیات کلاسیک فارسی داشت.
این نویسنده تصریح کرد: شاملو تا دم مرگ پای اعتقادش ایستاد. هر جا در جامعه حرکتی وجود داشت، شاملو با آن بود و شعرش همراه حرکتهای جامعه پیش میرفت. هرگز مأیوس نشد و هرگز مثل مهدی اخوان ثالث که او هم به یقین شاعر بزرگی است، یأس به شعرش نیامد. البته گاهی مردمی را که این قدر دوست داشت، سرزنش میکرد، اما مثل سرزنش یک عاشق وقتی کمبود کوچکی از محبوبش میدید و این همه ستایش از این فرهنگ و ادبیات و سنت در شعر معاصر ما کمنظیر و شاید بینظیر است.
احمدی افزود: شاملو کاری کرد که ما هر چه از دست بدهیم، به یک زبان حرف میزنیم و به یک زبان شعر میشنویم. او اسباب افتخار ما را آفرید و ما را بزرگ داشت و میان روشنفکران پس از دههی چهل بیش از دیگران از این بابت به گردن ما حق داشت. و نفر بعدی هم بهرام بیضایی است، ولی شاملو از آن جا که شاعر بود و به خاطر نوآوریهای باورنکردنی و هر بار تکاندهنده که در شعر داشت، در قلب بخش فرهیختهی جامعه زنده است.
این نویسنده با اشاره به این که شاملو همواره حالت یک ناصح یا معلم بدون تکلف و بدون تحکم را داشت که میخواست ما بهتر زندگی کنیم، گفت: او درسهای بسیاری به ما داد و خودش هم خیلی رنج برد. از این بابت شاملو مقام بزرگی برای ما دارد، چون هویتمان را با او ساختیم. ما خودمان را شناختیم چون شاملو شعر گفت.اگر چه سبکهای دیگری بعد از شاملو تجربه شد. زیرا شعر یک آیین ندارد و شعر خوب میتواند به شکلهای متفاوتی دربیاید، ولی سبک شاملو تقلیدناپذیر است. این سبک به خاطر دانش وسیعش در زبان، تجربههای تلخ زندگی و استعداد فوقالعادهاش منحصر به خود اوست.
او با تأکید بر این که این چهار شاعر همگی به ملتشان ایمان داشتند و خوشبختی ملتشان را میخواستند، افزود: شعر اجتماعی شاملو نصایح واقعی و مدرن ماست. هیچ کس نمیتواند شعر شاملو را انکار کند مگر آن که پیشتر خودش را و زبان فارسی را انکار کرده باشد. در گفتوگویی هم که شاعران حجم در سال ۱۳۴۶ با هم داشتند، بیژن الهی به دیگران میگوید ما نبودیم، اگر شاملو نبود.
این منتقد هنری تصریح کرد: «تجربههای شعری بعدی درخشان بودند، اما نمیتوانستند به این درخشانی شکل بگیرند اگر احمد شاملو شعر نگفته بود یا اگر بداقبال بودیم و شاملو در جوانی از کف رفته بود. او ماند و دو کار بزرگ کرد؛ به زبان ما غنا داد و به ما گفت که چه کسی هستیم.»
احمدی گفت: گاهی فکر میکنم کاش شاملو بیشتر عمر میکرد، او مثل هر شاعر بزرگی زود رفت، اما شاید این رفتن برای خودش بهتر بود، نماند و این روزها را ندید. دزدیهای بزرگ را ندید. گرسنگی و فقر را ندید. اینها قلبش را جریحهدار میکرد و شاید فکر میکرد صدای شعرش به جایی نرسیده است.
او تصریح کرد: اما شاملو همواره به ما آموزش میداد که ناامید نشویم. شاملو این روزهای سخت را ندید. اما این روزهای سخت تمام میشود و افق روشن شاملو همچنان راهنمای ما باقی میماند. از همهی شما میخواهم که امیدوار باشید، این روزها به یقین میگذرد.
در این مراسم همچنین پیام ویدئویی محمود نیکبخت، یکی از اعضای هیأت داوران مرحلهی دوم برای حاضران پخش شد و گروه فرهنگی هنری «درآستانه» نیز نمایش «درآستانه...» را اجرا کردند. نگین کیانفر مجری مراسم بود و برنامه با برگزاری نمایشگاهی از عکسهای سیفاله صمدیان از احمد شاملو و مراسم نمادین نود و سومین سالروز تولد بامداد پایان یافت.
آیدا شاملو، خسرو پارسا، ع.پاشایی، محمود معتقدی، شهریار وقفیپور، سیفاله صمدیان، حافظ موسوی و شهاب مقربین نیز در این مراسم حضور داشتند.
ارسال نظر