علیرضا آبیز
گفتوگو با علیرضا آبیز
کسانی بر این باورند که شعر امروز و حداقل آنچه به طور رسمی منتشر میشود چیزی برای عرضه ندارد و به پایان رسیده است. اگر این نگاه را بپذیریم، میشود گفت که جوایز ادبی نیز حیطهی عملکرد محدودی پیدا میکنند. اما اگر بپذیریم که در همین شرایط هم شعرهای خوبی منتشر میشود _که من بر این عقیدهام _ دراینصورت میتوان جوایز ادبی را مهم دانست.
علیرضا آبیز در گفتوگو با ستاد خبری پنجمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو، با اشاره به این که نباید تأثیرات شگفتانگیزی را از جایزهها توقع داشت، گفت: مثلاً برخی میگویند چرا جایزهی شاملو باعث پرفروش شدن کتاب برگزیده نشده است؛ واقعیت این است که شعر در همهی دنیا فروش چندانی ندارد و نباید انتظار خاصی هم از یک جایزهی ادبی داشت.
او افزود: کسانی بر این باورند که شعر امروز و حداقل آنچه به طور رسمی منتشر میشود چیزی برای عرضه ندارد و به پایان رسیده است. اگر این نگاه را بپذیریم، میشود گفت که جوایز ادبی نیز حیطهی عملکرد محدودی پیدا میکنند. اما اگر بپذیریم که در همین شرایط هم شعرهای خوبی منتشر میشود _که من بر این عقیدهام _ دراینصورت میتوان جوایز ادبی را مهم دانست.
برگزیدهی دورهی چهارم جایزهی شعر احمد شاملو با بیان این که فضای شعر امروز فضای مغشوشی است که میتواند محدودیتهایی برای جوایز ادبی ایجاد کند، گفت: ما از یک سو با محدودیتهایی در زمینهی ممیزی روبهرو هستیم و از سوی دیگر با محدودیتهای اقتصادی. سیاستهای حاکمیتی جوایز را به در نظر گرفتن معیارهایی خارج از حوزهی ادبیات معطوف میکند و باعث میشود تصویر ما از ادبیات و شعر این دوره با واقعیت آن همخوانی نداشته باشد. در زمینهی اقتصادی هم ناشران استقبال زیادی از چاپ کتاب شعر نمیکنند و بیشتر به سمت شبههشعر گرایش دارند که خوانندهی تضمینشدهای دارد.
آبیز افزود: در چنین شرایط خاکستری و دشواری، اگر وارد عمل شدن و کاری کردن تنها نیازمند پذیرفتن یک سری شرایط ناگزیر و حاکم باشد بیتردید میتواند مفید باشد.
او در خصوص سوءظنهایی که اغلب دربارهی برگزارکنندگان جایزههای ادبی وجود دارد، گفت: این ویژگی دورانی است که ما در آن هستیم. در سالهای پیش از انقلاب هم اگر شاعری مثل سهراب سپهری به رخدادهای سیاسی واکنش نشان نمیداد، خیلیها به او حمله میکردند.
این شاعر افزود: تردید ندارم که کار کردن، به هر شکلی که باشد، بهتر از کاری نکردن است. تجربهی تاریخی نشان داده کسانی که در شرایط خاکستری دست به انجام عملی زدهاند، در نهایت نتیجهی عملکردشان مفیدتر از کسانی بوده که گرایشهای تند انقلابی داشتهاند و همه چیز را فقط نفی کردهاند و سیاه و سفید دیدهاند.
این شاعر گفت: معمولاً این گرایشهای رمانتیکِ رادیکال که نوعی جوانسری در آن هست و الزاماً منحصر به جوانها نیست، توجیهی برای هیچ کاری نکردن است و هرچه که باشد، در شرایط فعلی فایدهی چندانی برای ادبیات ندارد.
او با اشاره به این که بخشی از انتقادها به داوری طبیعی است و در همه جای دنیا وجود دارد، گفت: باید این انتقادها را دستهبندی کرد و دید کدامشان پذیرفتنی است.
آبیز افزود: برخی انتقادهای سیاسی و اجتماعی حتا اگر پذیرفتنی باشد، سودی به حال جایزه ندارد. یک سری انتقادها هم به روند داوری است. اما بخشی از انتقادات دروغین است و از سوی کسانی مطرح میشود که توقع دارند خودشان برنده شوند. برخی هم عادت به نق زدن دارند و چندان از کار اثباتی و اصلاحی استقبال نمیکنند، بلکه فقط منتظرند یک جایی نقطهضعفی ببیند. این انتقادات باید نادیده گرفته شود.
این شاعر همچنین دربارهی کوتاه بودن عمر جوایز ادبی در ایران گفت: جوایز ادبی باید آزادی عمل داشته باشند. برخی جوایز ادبی ما به دلیل فشارهای بیرونی عمرشان به پایان رسیده است. دلیل دیگر هم نداشتن پشتوانه اقتصادی است.
او افزود: توقع بالا از یک جایزه ادبی هم موجب دلسردی از این جوایز میشود. برخی فکر میکنند با گرفتن یک جایزه باید در سطح مهم و بزرگی مطرح شوند و عدهای هم فکر میکنند جایزهی شعر باید به شعری داده شود که شاهکار و مورد قبول همگان باشد.
آبیز حاکم بودن یک ذهن توطئهاندیش بر همهی شئونات فکری ما و تلاش برای کشف سازوکارهای پنهان از سوی این ذهنها را یکی دیگر از دلایل کوتاه بودن عمر جوایز ادبی دانست و گفت: همهی این موارد روند آزاردهندهای را برای برگزارکنندگان ایجاد میکند، اما تنها راه حل مداومت است. اگر یک جایزه عمر طولانی نداشته باشد، نمیتواند عیبهای خود را رفع کند.
این شاعر در ادامهی صحبتهای خود به موضوع داوری کتابهای شعر منتشرنشده اشاره کرد و افزود: اگر قرار باشد این کتابها در همان بخش کتابهای منتشرشده داوری شوند، نوعی بیعدالتی صورت میگیرد. چون کتابهای رسمی از صافی ممیزی گذشتهاند و ممکن است نسخهی مورد نظر شاعر نباشند. در عین این که ممکن است مشکلاتی هم از جمله احراز مالکیت شاعر بر اشعار به وجود بیاید. به همین دلیل فکر میکنم چنین کاری نه عملی است و نه عادلانه.
او گفت: اگر هم قرار باشد این کتابها در بخش جداگانهای داوری شود، باید محدودیت جغرافیایی برداشته شود و هر کسی در هر جایی مجموعه شعری به زبان فارسی دارد، در جایزه شرکت داده شود که البته فکر خوبی است، اما جایزهی دیگری خواهد بود.
آبیز افزود: فکر میکنم نگه داشتن یک جایزهی مستقل ارزش آن را دارد که چنین ریسکی را نپذیرد و کاش کسانی باشند که برای آن کتابها هم جایزهای راه بیندازند، چون من هر روز شعرهایی در فضای آنلاین میخوانم که بسیار شعرهای خوبی هستند و حیف است نادیده گرفته شوند.
این شاعر همچنین به برگزارکنندگان جایزهی شاملو پیشنهاد داد در ترکیب هیات داوران از افراد نامرتبط با شعر اجتناب کنند و تنوع نسلی را در میان آنها در نظر بگیرند.
ارسال نظر